عاشقان منحرفp2
پارت دو
بچها حمایت شه دیگهههه
این پارت هم منحرفیه ولی رمز نمیذارم ولی پارت های بعدی رمز هستشااااا بریم سراغ ادامه
همینجوری گریه میکرد آیومی که یهو....
دایکی رسید و گفت چیشدههههه کی اذیتت کرده تا برم بکشمششش خودممم🤬🩸
آیومی:نههه هیچی نشده
ـ مطمئنی؟
+اره مطمئنم لطفاً اذیتم نکن
ـ چیزی اذیتتتت...اوففف....باشههه
+مرسی
آیومی داشت حالش بهتر میشد که یهو دیدم همه دخترا دارن التماسش میکنم که دوست دختر کای بشن
و کای یه دختر رو قبول کرد که موهاش بلند بود
اما نه به بلندی مو های آیومی چان
پوستش سفید بود و چشمای آبی داشت و موهاش هم سیاه بود چتری نداشت
آیومی خیلی ناراحت شد
*پرش زمانی خوابگاه*
هیناتا. ایومی چان چیزی شدع؟؟
آیومی هم تمام ماجرا رو براش تعریف کرد و هیناتا باهاش درد و دل کرد و بعدش رفت آیومی
همینطوری فاز خودش بود که یهو یکی زنگ
درود زد و آیومی هم درو واسش باز کرد دید که کای بود
آیومی:چی..چیزی شده؟؟چیکارم دار-
کای:تو منو دوست داری؟؟
آیومی با بپای گل انداخته شده:چیییی چرا میپرسی
کای:من عاشق تو ام آیومی ولی ببخشید ایومی
من نمیتونم دوست دختر جدیدم رو ول کنم
چون اون خیلی تنهاست از دبستان تا الان
آیومی با تعجب به کای نگاه میکرد که یهو کای اومد کامل تو و در رو قفل کرد و روی آیومی خیمه زد و لباس رو در آورد و لباسهای خودش رو در آورد
آیومی ناله میکرد همینطوری
آیومی:ک..ای.....لطفا...نک..اه....من..لطفا نکن...
کای هم دید دیگه داره زیادی ناله میکنه جلوی دهنشو گرفت و سوتین و شورت آیومی رو در آورد و لباسهای خودشم در آورد شروع کرد به مالیدن سینه های آیومی و همزمان لباشو میخورد و نوک سینه هاشو میخواروند آیومی هم داشت لذت میبرد از این کار پس همراهیش کرد
بعدش کای نوک سینه های آیومی رو میخورد و
رفت سراغ کص آیومی و با یه دستش
رو کصشو میمالنود و با یه دست دیگه سینه ها شو
و آیومی هم همینجوری ناله میکرد و التماسش میکرد که ولش کنه ولی کای دست بردار نبود و ...
خب این پارت طولانی شد پارت بعدی رمز داره رمزش
:1392M